گویند “حر بن يزيد رياحي"اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.
“عمر سعد” هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا دار ابتلاست.
با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود،
چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي
خرده گرفت و خود را نديد؟
ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد
تا بداني که نميشود به عبادتت،
به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.
خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان
که هستي بماني، نداده است
شايد به همين دليل است که سفارش شده،
وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني،
يادت نرود “عافيت"
و “عاقبت به خيريات” را بطلبي
حاج محمد اسماعیل دولابی
✅ سخنی با نوجوانان
📝آدم یک پاکی اولیه دارد. این پاکی اولیه اگر خراب شود، بدست آوردن آن دیگر سخت است. اگر بکوشید و همت کنید و عادت به گناه نکنید و روی همان پاکی اولیه پاکیهای دیگر را بسازید، کار برای رسیدن به آسمان خیلی آسانتر است. جایگاه اصلی ما هم همانجاست. مبارزه با هوس به خودی خود سخت است؛ اما اگر تبدیل به عادت شود، سختتر است.
آیتالله جاودان (حفظه الله)
⚫️هدیه خواهران امام حسین به نماینده یزید🔴
✅اهل بیت امام حسین علیه السلام ، پس از دوران اسارت، از شام به سمت مدینه حرکت کردند.
یزید، نماینده ی خود را به نام “نعمان بن بشیر” همراه کاروان فرستاده بود تا مواظب آنها باشد.
نماینده یزید ، به خاندان رسول الله، بسیار احترام می گذاشت و حوائج آنها را رفع می کرد.
پس از رسیدن کاروان به مدینه، فاطمه، خواهر امام حسین علیه السلام، به حضرت زینب گفت:
“آیا می توانیم به این مرد، به خاطر خوش رفتاری اش هدیه ای دهیم؟”
حضرت زینب فرمودند :
“چیزی جز یک النگو ندارم.”
فاطمه ، دستبند خود و النگوی حضرت زینب را برای نعمان بن بشیر فرستاد و از بی مقداری آن عذرخواهی نمود.
ولی نعمان، هدیه را نپذیرفت و گفت:
“هر کاری که کردم به خاطر خدا و قرابت شما با رسول الله بود.”
📚ترجمه مقتل خوارزمی ، صفحه 292
📚تاریخ الطبرى ، جلد 5 صفحه 462
📚البدایة و النهایة ، جلد 8 صفحه 195
آن چه هدر می رود!
حضرت پیامبراکرم (صل الله علیه واله وسلم) به حضرت علی علیه السلام می فرمود:
یا علی! چهار چیز به هدر می رود:
1 ) خوراک پس از سیری.
2 ) چراغ در آفتاب.
3 ) بذر در شوره زار.
4 ) نیکی با ناأهل.
♦️ سرباز شیطان
🔶 #شیطان، نخست، مأموریّت دارد در حدّ #وسوسه عدّهای را به #گناه دعوت کند؛ امّا اگر انسان دعوت او را پذیرفت و به گناه آلوده شد، به تدریج #مسموم میشود و تحت ولایت او قرار میگیرد و شیطان در جهاد اکبر بر او پیروز میشود و در نتیجه او را جزو ستاد و سپاه خود قرار میدهد؛ چنانکه در قرآن آمده است: (وَأجلب علیهم بخیلک ورَجلِک)[1].
🔶 بر اساس همین بیان قرآنی، #امام_صادق (علیه السّلام) درباره #گناهکاران میفرماید: «إذا أخذ القوم فی معصیة الله فَإن کانوا رُکباناً، کانوا خیل إبلیس وَإن کانوا رجّالةً کانوا من رجّالته»[2]؛ آنان اگر سوارند، از واحدهای سواره نظام #شیطان و اگر پیادهاند، از واحدهای پیاده نظام شیطان هستند. از همه بدتر، عالم بیعمل است؛
🔶 قرآن کریم میفرماید: (یا أیّها الّذین آمنوا لِمَ تقولون ما لا تفعلون کَبُر مقتاً عندالله أنْ تقولوا ما لا تفعلون)[3]؛ مقت و عذاب خدا نسبت به عالم بیعمل و واعظ غیرمتّعظ، زیاد است.
🔶چنانکه در حدیث نورانی #امام_باقر (علیه السّلام) آمده است: کسی که مردم را به #عدالت و #فضیلت و #تقوا دعوت کند و خود، عادل نباشد، حسرتش در قیامت، زیاد و مشمول آیه: (یا حسرَتی علی ما فرَّطتُ فی جنب الله)[4] است و اظهار تأسّف میکند که چرا من در مورد فرمان خدا تقصیر و کوتاهی کردم: «إنّ أشدّ النّاس حسرة یوم القیامة الّذین وصفوا العدل ثمّ خالفوه وهو قول الله… »[5].
📝[1] ـ سوره اسراء، آیه 64.
📝[2] ـ محاسن برقی، ج 1، ص 206.
📝[3] ـ سوره صف، آیات 2 ـ 3.
📝[4] ـ سوره زمر، آیه 56.
📝[5] ـ محاسن برقی، ج 1، ص 212.
🔹حضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی
🔹مراحل اخلاق در قرآن صفحه 155
ما آدم ها گاهی یادمان می رود که باید برای همدیگر جان دهیم و از خطاهای هم بگذریم
یادمان می رود زندگی آنقدر کوتاه ست که فرصت برگشت برای جبران نداریم.
یادمان می رود که خطاهای کوچک است که اشتباهات بزرگ را رقم می زند.
یادمان می رود توی دلمان جایی را برای بخشیدن آدم هایی که دوستشان داریم خالی بگذاریم. یادمان می رود عشق همراه با اعتماد است که زندگی می سازد.
یادمان می رود گاهی خودخواهی هایمان به قیمت نابودیمان تمام می شود.
یادمان می رود فرزندانمان با کنار هم بودنمان است که کنار دیگران بودن را یاد می گیرند. یادمان می رود جدایی بهترین راه برای تلافی خطاهایمان نیست…
تلاش کنیم انسان امنی باشیم
انسانهای امن چه ویژگی هایی دارند؟
انسانهای امن کسانی هستند که وقتی با آنها صحبت میکنید نه تمسخر میکنند ونه قضاوت میکنند به راحتی میتوانی خود واقعی ات را به آنها بشناسانی.
آنهایی که کلامشان آرامش را به شما منتقل میکند.
آنها که منتظر این نیستند تا شکست بخوری ولذت ببرند.
آنها که هرزمان که بخواهی در دسترس هستند تا به حرفهایت گوش دهند و با مهربانی کنارت باشند.
انسانهای امن وقتی لباس تازه به تن کنی هرگز نمیپرسند از کدام مغازه خریدی؟مارکش چیه؟چندخریدی؟میگویند چقدر زیباست و چقدر بهت می اید
دانشگاه قبول شدی ؟نمیپرسند آزاد یا سراسری؟وای چقدر دوره؟اینو که همه قبول میشن .فلان دانشگاه بهتره…
منتظر میمانند که اگر لازم بدانی خودت توضیح دهی و بعد بگویند به سلامتی؟کار خوبی کردی ثبت نام کردی وموفق باشی
مشغول کار تازه شدی نمیپرسند حقوقت چقدره؟میگویند شغلت رادوست داری؟حتما پیشرفت خواهی کرد
اگر مجرد باشی نمیپرسند چرا ازدواج نکردی فقط اگر با کیس خوبی مواجه شدند ازتو سوال میپرسند ایا قصد ازدواج داری؟تا تورا معرفی کنند
از سفر برگردی نمیگویند باکی رفتی؟چرا رفتی؟ اسم هتل ؟چه قدر هزینه کردی؟
میگویند خوش گذشت؟روحیه ات بهتر شد؟
خانه که بگیری نمیگویند چند گرفتی؟چرا دراین محل گرفتی؟و ایرادهای اینچنینی نمیگیرند که چرا آشپزخانه کوچک است و…
میگویند مبارک باشه چقدر زیباست وانرژیهای خوبی داره.
انسانهای امن در خرج کردن کلمات زیبا و پر انرژی واهمه ای ندارند آنها روی نقاط مثبت متمرکز میشوند و دیگران را دوست دارند.
تلاش کنیم انسانهای امنی باشیم❤️❤️❤️❤️❤️