#کارگاه_مقاله
?ایده یک مقاله باید سه ویژگی داشته باشد:
✔️جدید باشد
✔️به درد بخور باشد
✔️محدود و دقیق باشد
❗️اگر یک موضوعی را شروع کردید که بارها و بارها بقیه در موردش نوشتهاند؛ تحقیق شما ارزشی نخواهد داشت. علم یه مسیر است که آدمهای جدید باید ادامه راه بقیه را طی کنند. البته ممکن است یک پژوهش جنبههای مختلفی داشته باشد. اگر میخواهید روی پژوهشی کار کنید که قبلا کارشده، حتما جنبه جدیدی از آن را مورد بررسی قرار دهید.
❗️پژوهش شما باید به درد بخور باشد یعنی یک مشکلی از جامعه علمی کشور را حل کند یا چیز جدیدی به دانستههایمان اضافه کند و گرنه بدیهی است که ارزش چندانی ندارد. بعضی موضوعات هستند که پژوهش در مورد آنها با فرض این که انجام شود هم هیچ کمکی به هیچ کسی نمیکند. وقت خود را صرف آنها نکنید.
❗️شما باید فقط و فقط یک ایده را انتخاب کنید و در آن همان حدود دقیق حرکت کنید. پرداختن به جنبهها و موضوعات مختلف کار شما را آشفته و نامرتبط میکند و جواب مناسبی به مخاطبین ارائه نمیکند.
???
عدالت خداوند
ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد.
حضرت پرسيد علت چيست؟
ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست.
خالق من بهشتي دارد،
«نزديک زيبا و بزرگ»،
و دوزخي دارد به گمانم «کوچک و بعيد»
و در پي دليلي ست که ببخشد ما را،
گاهي به بهانه ی دعايي در حق ديگري…
شايد امروز آن روز باشد
🌺 امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
🕌 «من صلّی صلاةً فریضة و عقّب إلی أُخری فهو ضیف الله عزّ وجلّ و حقّ علی الله أن یُکرم ضیفَه»[2]؛
🕌 کسی که #نماز واجب بجای آورد و تا وقت نماز واجب دیگر همچنان در #تعقیب_نماز باشد، او مهمان خداست، و برخداوند است که مهمانش را گرامی بدارد. افزون بر اینکه خدا از ترک تعقیب نهی فرموده؛ زیرا این پندار را پیش میآورد که بنده بینیاز از خدای متعال است،
🌺 چون #پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
🕌 وقتی بنده از #نماز فارغ آمد و از خداوند درخواست حاجتی نکرد، خدا به فرشتگان خویش میفرماید: به بنده من بنگرید، #واجب مرا ادا کرد و #حاجت خود از من نخواست، گویا از من بینیاز شده، نمازش را بگیرید و به صورتش بزنید؛
🕌 «إذا فرغ العبد من الصلاة ولم یَسأل الله حاجته، یقول الله تعالی لملائکته: أُنظروا إلی عبدى فقد أدّی فریضتى ولم یسأل حاجته منّى، کأنّه قد اسْتغنی عنّى، خذُوا صلاتَه فاضْربوا بها وجهَه». [3]
📝[2] ـ همان، ص359، ح3391.
📝[3] ـ همان، ص361، ح3398.
💢حضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی
📝رازهای نماز صفحه ی 162
ویژگی ها و ساختار و وضعیت آسمان های هفت گانه
✅ مفسرین دربارة واژه ی «هفت آسمان» چندین احتمال دادهاند.
الف: هفت به معنای عدد حقیقی باشد که در این صورت این احتمالات متصور است.
1. هفت آسمان پر از ستاره و سیاره که هر یک مثل آسمان کره خاکی زمین می باشند. احتمال وجود هفت جهان مشابه که هنوز کشف نشده است، وجود دارد.
2. هفت مقام قرب و حضور و موجود عالی معنوی (هفت آسمان) در مقابل هفت مرتبه ی پست وجودی طبیعت.
ب. هفت، به معنای کثرت باشد که در این صورت احتمالات زیر متصور است:
1. آسمانهای زیادی (مجموعه کرات و سیارات و…) خلق کرد. و زمینهای زیادی (کرههای خاکی مشابه زمین) خلق کرد. که همه آنها در فضا شناور و معلق هستند.
2. تعداد زیادی از طبقات جوّ آسمان را خلق کرد و تعداد زیادی از طبقات داخلی زمین یا قطعات زمین و اقلیمها را خلق کرد.
3. مراتب معنوی و مقامات قرب و حضور و موجودات عالی بسیاری خلق کرد.
نتیجه این که با توجه به عدم شناخت و اطلاع کافی ما از معنای هفت آسمان در قرآن و با توجه به ابهاماتی که در مورد آسمان و کهکشانها از نظر علمی وجود دارد؛ نمیتوان درباره آن نظر قطعی داد و همه ی نظریات به صورت احتمال و گمان مطرح میشود. امّا نباید از این نکته غافل شویم که هدف قرآن هدایت معنوی و تربیتی بشر است و اشاره قرآن به مواردی از قبیل هفت آسمان و زمین، حرکت خورشید و زمین و… علاوه بر حقانیت آنها، نشان از قدرت لایزال او و هموار نمودن راه خداشناسی و آماده کردن زمینه تفکر و تدبر در آفرینش است.
برای مطالعه بیشتر به کتابهای ذیل مراجعه نمایید:
2. معارف قرآن، محمدتقی مصباح یزدی، ص 234.
3. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 1، ص 165.
✍️#استغفار_و_توبه در کلام و سیرۀ آیتالله بهجت (ره) (شماره 3)
🔸دوای دردها
یکی از اموری که ما را به #توبه و #استغفار تشویق میکند، دانستن این مطلب است که همۀ گرفتاریهای ما از رفتارهای نادرست خودمان سرچشمه میگیرد. بر این اساس است که اولیای الهی، در جایگاههای گوناگون و برای برطرف شدن مصیبتهای مختلف، توصیه به استغفار میکردند. حضرت آیتالله بهجت قدسسره میفرمود: «حوادثی که اتفاق میافتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما میآید: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ؛ هر مصیبتی به شما میرسد، بهواسطه اعمال شماست». آیا نباید به فکر باشیم و از #گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبتها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمیکنیم، چون کارهای خود را بد نمیدانیم».
🔹ایشان بارها به کسانی که از ایشان دستورالعملی برای پیشرفت در راه #خدا و نیز برای رهایی از مشکلات میخواستند، به استغفار توصیه میکردند و این روایت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را یادآور میشد که: ««ألا أُخْبِرُکُم بِدائِکُم و دَوائِکم؟ داؤُکُم الذّنوبُ و دَواؤُکُم الإستغفار؛ آیا شما را به دردتان و دوایتان خبر ندهم؟ درد شما گناهان است و دوای شما استغفار»📚کنز العمال، ج1، ص479 و نیز ر.ک: بحار الانوار، ج٩٠، ص٢٨٢.
🔸اما نباید فراموش کرد که این استغفار، نباید تنها وردی زبانی باشد، بلکه باید از قلبی تائب از گناه و مشتاق به رحمت خدا سرچشمه بگیرد، وگرنه نباید انتظار گشایش و رهایی داشت. حضرت آیتالله بهجت قدسسره میفرمود: «کلمه «أستغفرالله» را تا میتوانید از روی اعتقاد کامل، صمیمانه، با التزام به لوازم حقیقیۀ معلومهاش، تکرار نمایید».
💢لازمه توبه حقیقی، در روایات معصومین علیهمالسلام بهروشنی بیان شده است؛ اموری مانند پشیمانی، تصمیم بر بازنگشتن به گناه، پرداخت حقوق مردم و نیز حقوق واجب الهی، مانند قضای نمازها و روزههایی که ترک شده است و…📚بحار الانوار، ج6، ص٢٧.
✔️چرا احترام روحانیت کم شده است؟🔻
🔹یک وقت با آقای حاج آقا ابوالفضل زنجانی صحبت میکردم، فرمود: فلان آقا توقّع دارد همان جور که در دوره صفویه فلان آخوند، متنفّذ و محترم بود و مردم در مقابلش خضوع داشتند، او هم همانگونه باشد ولی فکر نمیکند که در دوره صفویه اکثر مردم عوام و بیسواد بودند و ملّایشان هم شخصیتی مثل شیخ بهایی بود.
🔹در دوره ما ملّایشان شدهاند من و مردم هم درسخوانده و باسواد شدهاند. مردم سطحشان بالا رفته و علما سطحشان پایین آمده است. حالا اگر من توقّع داشته باشم تحصیل کردههای امروز همان احترامی که عوام آن روز برای شیخ بهایی قائل بودند، برای من داشته باشند، توقّع نابجایی است.
🔹منبع: آیت الله شبیری زنجانی، جرعه ای از دریا، جلد 3، ص 369.
در عالم کودکی به مادرم قول دادم ،
که تا همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم.
مادرم مرا بوسید.
و گفت : نمی توانی عزیزم !
گفتم : می توانم ، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم .
مادر گفت : یکی می آید که نمی توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی .
نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم .
ولی خوب که فکر می کردم مادرم را دوست داشتم .
معلمی داشتم که شیفته اش بودم ولی نه به اندازه مادرم !
بزرگتر که شدم عاشق شدم ، خیال کردم نمی توانم به قول کودکی ام عمل کنم .
ولی وقتی پیش خودم گفتم ؛
کدامیک را بیشتر دوست داری باز در ته دلم این مادر بود ، که انتخاب شد.
سالها گذشت و یکی آمد ، یکی که تمام جان من بود .
همانروز مادرم با شادمانی خندید و گفت دیدی نتوانستی !
من هرچه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا بیشتر می خواستم ،
او با آمدنش سلطان قلب من شده بود .
من نمی خواستم و نمی توانستم به قول دوران کودکیم عمل کنم .
آخر من خودم مادر شده بودم …