برای ایجاد گرمای عاطفی چه کار باید کنیم؟
“جدا کردن کار از وجود کودک"👇
کار را از وجود جدا کنیم. بچه ها یک کار انجام می دهند و یک وجود دارند، این دو از هم جدا هستند و بچه ها خیلی خوب تفاوت این دو را می دانند. کودک بسیار خوب عمل و درون افراد را تشخیص می دهد و می تواند از هم تفکیک کند. تمرین کنیم عمل کودک را از وجود او جدا کنیم. محبت والدین مال وجود کودک است و ربطی به عمل او ندارد.
محبت حق و نیاز کودک است. ما خیلی وقت ها به خاطر کاری که کودک انجام داده، وجود او را آسیب می زنیم. محبت و گرمی عاطفی مال وجود کودک است و هیچ قید و شرطی ندارد. فرزندمان کار بدی انجام داده، "قربونت برم، بچه ی من هستی، کارت جدا مجازات خودش را دارد، وجودت جدا". با حرف های زشت و ناسزا و طرد به شخصیت و وجود کودک تعرض نکنید.
بسیاری از معضلات جامعه ما که حل نمی شود به خاطر این است که ما کار و وجود را یکی می کنیم. اگر بخواهیم اعتیاد را ریشه کن کنیم باید کار و عمل را از وجود جدا کنیم. معتاد وجودش با ارزش است چون وجود انسانیت است. آدم گناه کار، وجودش باارزش است ولی کارش نه چون خلاف چهارچوب بوده و برخورد خاص خودش را دارد.
دوستت دارم مال خود کودک است نه برای کار کودک. حمایت مال کودک است. محبت شرط ندارد. محبت والدینی بی قید و شرط است. هر کاری کنی مال خودمی. همه ی عالم و آدم محبت با قید و شرط دارند غیر از والدین و اصلاً تفاوت پدر و مادر با بقیه در این است که محبت پدر و مادر بی قید و شرط است هر چه که باشد.
[استادسلطانی]
💠 راه کسب مقام 💠
🍁 بزرگی را پرسیدند: این مقام و شهرت را میان خلق به چه یافتی؟
گفت: به دعای مادر؛ او شبی از من آب خواست. من رفتم، از جوی، آب آوردم؛ ولی چون خفته بود، تا صبح ایستادم. مادرم بیدار شد، پرسید: چرا ایستاده ای؟ جریان را گفتم. مادرم برخاست، نماز خواند و دعا کرد که: الهی همان طور که این پسر، مرا بزرگ و عزیز داشت، اندر میان خلق او را بزرگ و عزیز گردان!
💠 مقدمات نماز 💠
🍁 نمونه هایى از اخلاص🍁
اولیاء خدا کار و عبادت را براى خدا انجام مى دهند و تنها به پاداش او چشم مى دوزند و هر عملشان، صبغه و رنگ الهى دارد، که رنگى است ماندگار و زوال ناپذیر: صبغةالله… (بقره،138) و چه رنگى از رنگ الهى بهتر، که هرگز پاک نمى شود وحرارت و سرما و فقر و ثروت و گمنامى و شهرت در آن اثرى ندارد.
🌼 على علیه السلام مى فرماید:
«اَخْلِصْ لِلّهِ عَمَلَکَ وَ عِلْمَکَ وَ بُغْضَکَ وَ اَخْذَکَ وَ تَرکَکَ وَ کَلامَکَ وَ صُمْتَکَ» (فهرست، غرر، واژه اخلاص)
کار و دانش و خشم و گرفتن و نگرفتن و سخن و سکوت خود را، خالص براى خدا گردان.
در این صورت است که کارها و آثارشان باقى مى ماند و هر چه که وجهه و چهره خدایى داشته باشد، ماندگار است: «کُلُّ شَىءٍ هالِکٌ اِلاّ وَجْهَهُ» (قصص، آیه 88) و آنچه که رنگ ریا و خودنمایى و شهرت طلبى داشته باشد، رنگ مى بازد و چیزى براى انسان نمى ماند.
📚 کتاب پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی
🍀 #برگ_سبز
🔥 گرفتاری در برزخ
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
🍃 «شهید ثانی» رضوان اللّه تعالی علیه در یک رؤیای صادقه، یکی از بزرگان را دید و احوالش را پرسید
🍃 او گفت: «از وقتی که از دنیا رفتهام، تاکنون یک سال است، به علّت کاری که کردهام، گرفتار هستم.»
🍃 شهید ثانی، ماجرا را پرسید. او ادامه داد: «روزی در راهی عبور میکردم که فردی یک بار کاه وارد شهر کرد
⚠️ من بدون اینکه به او اطلاع دهم و اجازه بگیرم، یک پر کاه از بارش برای تمیز کردن دندانهایم برداشتم و نزد خود گفتم که یک ذرّه کاه دیگر رضایت گرفتن نمیخواهد
✨ امّا به خاطر همین پر کاه یک سال است که در گرفتاری هستم.»
📚 اخلاق و احکام در داستانهای شهید آیةاللَّه دستغیب. ج 4/ 484
💠 نیاز مومن
🏴 امام جواد علیه السلام: المُؤمِنُ یَحتاجُ إلى تَوفِیقٍ مِنَ اللّه ِ و واعِظٍ مِن نَفسِهِ و قَبولٍ مِمَّن یَنصَحُهُ؛
امام جواد علیه السلام: مؤمن به توفیق از جانب خدا، پند دهنده اى از درون خویش و پذیرش خیرخواهىِ آن که خیرخواه اوست، نیازمند است.
📚 تحف العقول، ص 457
روزی ماءمون عبّاسی عدّه ای از علماء و حکما و قضات را جهت بحث با امام محمّد جواد علیه السلام - که در سنین 9 سالگی بود - به دربار خود دعوت کرد ، که از جمله دعوت شدگان یحیی بن اکثم بود ، که با توطئه ای از قبل تعیین شده خطاب به ماءمون کرد و گفت :
یا امیرالمؤ منین ! آیا اجازه می فرمائی از ابوجعفر ، محمّد جواد سؤ الی را جویا شوم ؟
ماءمون گفت : از خود حضرت اجازه بگیر .
یحیی بن اکثم ، امام جواد علیه السلام را مخاطب قرار داد و عرضه داشت : ای سرورم ! آیا اجازه می فرمائی که سؤ ال کنم ؟
حضرت جواد علیه السلام فرمود : آنچه می خواهی سؤ ال کن .
یحیی پرسید : نظر شما درباره شخصی که احرام حجّ بسته است و در حین احرام حیوانی را شکار کند ، چیست ؟
حضرت فرمود : منظورت چیست ؟
آیا حیوان را در داخل حرم و یا بیرون از آن شکار کرده است ؟
آیا عالِم به مسئله بوده ، یا جاهل ؟
آیا از روی عمد و توجّه آن را شکار کرده ؟
آیا به تکلیف رسیده بوده یا نابالغ بوده است ؟
آیا دفعه اوّل شکار او بوده و یا آن که به طور مکرّر در حرم شکار انجام داده است ؟
و آیا شکار پرنده بوده ، یا غیر پرنده ؟
آیا شکار از حیوانات کوچک بوده ، یا از حیوانات بزرگ ؟
آیا در شب شکار کرده است ، یا در روز ؟
آیا در احرام عمره شکار کرده ، یا در احرام حَجّة الا سلام ؟
و آیا آن شخص از گناه خود پشیمان شده بود ، یا خیر ؟
با طرح چنین فرع هائی از مسائل ، یحیی بن اکثم متحیّر و سرافکنده شد و عاجز و درمانده گشت ؛ و در میان تمام حضّار خجالت زده و شرمسار گردید .
و چون جمعیّت مجلس را ترک کردند و خلوت شد ، امام علیه السلام به تقاضای ماءمون ، جواب تمام فروع آن مسائل را به طور کامل بیان نمود .
سپس ماءمون خطاب به حضرت جوادالا ئمّه علیه السلام کرد و گفت : یاابن رسول اللّه ! اکنون شما سؤ الی را برای یحیی بن اکثم مطرح نما ، تا جواب آن را بگوید .
حضرت پس از اجازه از یحیی ، فرمود : بگو ، جواب این مسئله چگونه است :
شخصی در اوّل روز به زنی نگاه کرد؛ ولی نگاهش حرام بود .
و چون مقداری از روز گذشت ، آن زن بر این شخص حلال گشت .
وقتی ظهر شد زن حرام گردید؛ و نزدیک عصر نیز حلال شد .
هنگامی که خورشید غروب کرد ، زن دو مرتبه بر او حرام گشت .
همین که مقداری از شب گذشت حلال گردید .
و همچنین در نیمه شب آن زن بر او حرام گردید .
و در هنگام طلوع سپیده صبح نیز بر آن شخص حلال گشت ؟
یحیی گفت : سوگند به خدای یکتا ، جواب و علّت آن را نمی دانم ، و چنانچه صلاح می دانی ، خودتان بیان فرما ؟
امام جواد علیه السلام فرمود : آن زن کنیز مردی بود ، که نگاه کردن دیگران به او حرام بود ، چون مقداری از روز سپری شد ، شخصی آن کنیز را خریداری نمود و بر او حلال شد ، هنگام ظهر کنیز را آزاد کرد و بر او حرام گردید .
پس چون عصر فرا رسید آن کنیز را به ازدواج خود درآورد؛ و نیز بر او حلال شد ، هنگام غروب خورشید زن را ظهار کرد و از جهت زناشوئی بر او حرام گشت .
پس از گذشت پاسی از شب با پرداخت کفّاره ظهار آن کنیز را مَحرم خود ساخت ؛ و در نیمه شب او را طلاق رجعی داد و باز بر او حرام گردید؛ و هنگام طلوع سپیده صبح نیز بدون جاری کردن صیغه عقد به او رجوع کرد و حلال گردید.
📚 احتجاج طبرسی،ج2،ص472 الی475
📚اعلام الوری طبرسی،ج2،ص102
📚تاریخ اهل البیت،ص85
📚عیون المعجزات،ص124
💫🌱ادب؛ مؤدّب بودن. حالا خیلی از شما قاعدتاً با فضای مجازی آشنایید؛ واقعاً در فضای مجازی ادب رعایت میشود؟ حیا رعایت میشود؟ خب نمیشود دیگر؛ یا در بخش مهمّی [رعایت] نمیشود. اینها را باید رشد داد در نوجوان و جوان📈
👈اینها را شما باید انجام بدهید؛ این کار شما است، این کار مقدّس شما است. شما هستید که این نسل را اینجوری پرورش میدهید و فرهنگسازی میکنید. اگرچنانچه توانستید این مفاهیم جریانساز را در ذهن دانشآموزتان رسوخ بدهید، خدمت بزرگی به آیندهی کشورتان کردهاید. معلّم خوشبختانه اینجوری است؛ چون تعلیم میدهد، چون یاد میدهد، یک تسلّط روحی و فرهنگی بهطور طبیعی بر دانشآموز دارد -حالا آن دانشآموزهای بداخلاق را که در بعضی از کلاسها هستند کار نداریم امّا بهطور عموم اینجوری است؛ در حوزههای علمیّه که متعلّم و طلبه در مقابل استاد مثل عبد خاضع است؛ حالا در فرهنگ جدید اینجوری نیست لکن بالاخره یک تسلّطی معلّم دارد بر شاگرد- میتوانید از آن استفاده کنید.
🌹بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان95.2.13
💠🔷🔶💠🔷🔶