✳️ حرکت با «عصای احتیاط» شرط موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی
حضرت آیت الله مظاهری، در ادامه سلسله مباحث اخلاقی به تبیین و شرح روایتی از امام صادق «سلاماللهعلیه» پرداختند:?
?«إِنَّ الْحَسَنَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَحْسَنُ لِمَکَانِکَ مِنَّا وَ إِنَّ الْقَبِیحَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ قَبِیحٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَقْبَحُ لِمَکَانِکَ مِنَّا»
?کار خوب از هرکسی سر بزند خوب است و از تو خوبتر است، چون منسوب به ما هستی؛ و کار بد از هر کسی سر بزند بد است و از تو بدتر است، چون منسوب به ما هستی.
▫️عمل به توصیۀ امام صادق«سلاماللهعلیه» در این روایت شریف، تعبّدی نیست، عرفی و عقلی است.
?راجع به عمل با احتیاط در روایتی آمده است:
? «مَن بَلَغَ أربَعین وَ لَم یَحمِل العَصَا فَقَد عَصیَ»؛
?اگر کسی از چهل سال بگذرد یا چهل سالش بشود و عصا دست نگیرد، گناه کرده است.
⚠️ استاد بزرگوار ما حضرت امام(ره) برای ما روایت را معنا میکردند و میگفتند: عصا خوب است، ولی این روایت نمیخواهد بگوید افراد بالای چهل سال عصا در دست بگیرند، بلکه میفرماید افرادی که چهل سالشان شد، از آن به بعد باید با #عصای_احتیاط راه بروند و هر کاری از آنها سر نزند.
بعد حضرت امام به ما نصیحت میکردند و میگفتند: همۀ چهل سالهها از این جهت که در سرازیری مرگ واقع میشوند، باید محتاط باشند، امّا ما طلبهها خیلی بیشتر باید در میان مردم محتاط باشیم.
سپس در ضمن صحبت، با ناراحتی میفرمودند: ممکن است یک طلبه، جملهای بگوید که «ذنب لایغفر- گناه نابخشودنی» شود، به طوری که دیگر رشتۀ ولایت بین او و خداوند قطع شود و وای به کسی که ولایتش بین خدا و خودش قطع گردد.
?امام صادق(ع) در روایتی میفرمایند:
⭕️هر که بر ضرر مؤمن چیزی بگوید و قصدش بازگویى عیب او و ریختن آبرویش باشد که از چشم مردم بیفتد، خداوند او را از ولایت خود به ولایت شیطان براند و شیطان هم او را نمىپذیرد.
?طلبهها نباید خودشان را با دیگران قیاس کنند؛ چه بسیار اعمال مباح و مکروه که به عنوان ثانوی برای ما طلبهها #حرام است و چه بسیار مستحبها که برای ما #واجب است و ما باید با عصای احتیاط راه برویم.
?قرآن کریم به خوبی این حقیقت را تایید میکند حساب طلبهها، غیر از حساب افراد دیگر است. مثلاً در داستان حضرت یوسف«ع» راجع به او میفرماید: «فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنینَ». حضرت یوسف چه کرده بود که باید هشت سال در زندان بماند؟ یک جمله گفته بود، جملهای که گفتن آن برای عموم مردم اشکالی ندارد، امّا برای خواص تنبیه دارد.
➖اگر عموم مردم از همدیگر چیزی بخواهند یا سفارش یکدیگر را نزد افراد صاحب قدرت یا صاحب نفوذ بکنند، اشکالی ندارد، بعضی اوقات واجب هم هست. امّا خواص نمیتوانند به کسی رو بزنند، طلبهها نباید از غیر خدا چیزی بخواهند. نباید با رفتارهای عامیانه شخصیّت خود را زیر سؤال ببرند.
➖بعضی اوقات اتفاق میافتد که در حین صحبت یا سخنرانی، جملهای گفته میشود و در اثر آن جمله، معنویت از گوینده سلب میگردد. این بلا، خیلی بدتر از فقر است، خیلی سختتر از فلج شدن است.
➖گاهی یک طلبه با یک حرکت ناشایست، با یک گفتار یا رفتار ناپسند که به او و جایگاهش نمیخورد، سقوط میکند و دیگر از طلبگی لذّت نمیبرد، العیاذ بالله اسمش از تومار امام زمان«ارواحنافداه» خط میخورد. اگر طلبه به جهنّم هم برود، این قدر دردناک نیست که نامش از دفتر امام زمان«ارواحنافداه» حذف شود و به او بگویند: تو دیگر طلبه نیستی!
?حتی در روایت داریم که اکثر اهل بهشت، افراد ساده، جاهل و عموم مردم هستند: «إِنَّ أَکْثَرَ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْبُلْه».
?امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند: هفتاد گناه از جاهل آمرزیده میشود، قبل از آنکه یک گناه از عالم آمرزیده بشود: «یُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ یُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ»
➖استاد بزرگوار ما آیتالله بروجردی«رحمتاللهعلیه» میفرمودند: بهدستآوردن شخصیّت لازم نیست، امّا از دست دادن شخصیّت حرام است.
قرآن کریم از ما میخواهد که چنین باشیم. میفرماید: «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ»
#شرح_دعای_سحر 7⃣ | اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُکَ بِعَظَمَتِکَ کُلِّها
خداى تعالى میفرماید: «بگو اگر دریا براى نوشتن کلمات پروردگار من به جاى مرکّب باشد، پیش از آنکه کلمات پروردگار من به پایان برسد آب آن دریا یا دریاى دیگرى که به کمک آن بگیریم تمام میشود.» پس اگر عالمى که پستترین و تنگترین عوالم است این چنین باشد، در عالمهاى وسیعى که عوالم اجساد نسبت به آنها مانند قطره اى هستند نسبت به دریا، چه عظمتى وجود خواهد داشت؟!
آمادگی برای فردا
به معنی تلاش زیاد امروز است
پیروزی حاصل جمع همه تلاشهای
کوچک شماست؛
پس تلاش کنید
تاهر روز قدمی در راستای هدفتان بردارید
هر چند آن قدم ناچیز باشد.
در هر جامعهای که قرآن به عنوان دستور زندگی و مقررات بین مردم قرار نگیرد، در آنجا قرآن به معنای واقعی مهجور است.
در آلمان یک مدیر مدرسه در آغاز هر سال تحصیلی برای معلمان مدرسه این نامه را می فرستاده است:
کسی هستم که از یک اردوگاه اسیران جان سالم به در برده است.
چشمانم چیز هایی دیده که چشم هیچ انسانی نباید می دیده، اتاق های گازی که توسط مهندسینی ساخته شده بود که به خوبی آموزش دیده بودند،
کودکانی که توسط پزشکان مسموم شدند که به خوبی تربیت شده بودند.
نوزادانی که توسط آمپول های پرستار هایی مردند که به خوبی کارشان را بلد بودند، انسان هایی که توسط فارغ التحصیلان دبیرستان ها و دانشگاه ها سوزانده شدند.
به آموزش به این دلیل مشکوکم. چیزی که از شما می خواهم این است که:
برای انسان شدن دانش آموزان تلاش کنید و تلاش شما موجب تربیت جانورانِ دانشمند و بیمارانِ ماهر نشود.
خواندن، نوشتن، ریاضیات و… زمانی اهمیت پیدا میکند که به انسان شدن کودکتان کمک کند.
? امام خمینی: ملت ما اکنون به #شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئهای هراس ندارد. هراس آن دارد که شهادت، مکتب او نیست 16شهریور59
? این خداست نه پسرخالهات!
در جبهه مدتی با یک بندۀ خدایی محشور بودیم. این رفیق ما وقتی سجده میرفت، در خودش جمع میشد به طوری که فاصلۀ بین مهر تا زانوی او، نزدیک یک وجب میشد و به جای نوک پا، پشت پایش را روی زمین قرار میداد و این نماز باطل است چون موقع سجده باید فاصلۀ مهر تا زانو به قدر کافی باشد تا زانو درست روی زمین قرار بگیرد و به آن تکیه شود، و همچنین باید سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد.
این رفیق ما وقتی در سجده ذکر «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» را میخواند با لحن خیلی کشیده و خاصی میگفت: «سُبان رَبّیَ العَلی».
? البته او در عالم خودش بود و قشنگ هم میخواند، یعنی صوتش قشنگ بود، ولی تلفظش اشتباه بود؛ به جای «اَعْلی» میگفت: «عَلی» و به جای «سُبْحان» میگفت «سُبان».
?با خودم کلنجار میرفتم که خدایا چکار کنم؟ بگویم؟ نگویم؟ عیب رفیقم را لاپوشانی کنم تا رفاقتمان به هم نخورَد یا به او بگویم تا از اشتباه در بیاید؟ بالاخره یک لحظه تصمیمم را گرفتم و گفتم؛ بگذار عیب رفیقم را به خودش بگویم.
به او گفتم:
?ـ چرا موقع سجده، اینجوری در خودت جمع میشدی؟ چرا آنجوری ناله میزدی؟ نالهات قشنگ بود، اما قرائتت غلط بود.
?ـ من اینجوری بیشتر با خدا حال میکنم!
?ـ اشتباه میکنی که میخواهی با خدا حال کنی! خدا اگر میخواست، بلد بود احکام نماز را سادهتر کند تا ما آزاد باشیم و راحت با او حال کنیم. آیا خدا عقلش به این حرفها نمیرسید که این احکام سفت و سخت را گذاشته است؟!
? درست نیست که ما برای تبلیغ نماز به جوانمان بگوییم: «ای جوان عزیز، بیا حال کن. سجده هم نرفتی بیخیال. یا اگر دیدی حال داری، سه بار سجده کن، عیبی ندارد!» باید به جوانمان بگوییم: رعایت احکام نماز، اولین شرط ادب در مقابل پروردگار است و ادب بر محبت و عشقبازی تقدم دارد.
? آیا اگر نماز را غلط بخوانید باطل میشود، یا اگر در نماز گریه نکنید و اشک نریزید؟ کدامیک نماز را باطل میکند؟ طبیعتاً غلط خواندن، نماز را باطل میکند. پس غلط نخواندن در نماز اصل است نه گریه کردن.
?ـ حاج آقا! ما یک روز نماز صبح میخواندیم، چه نماز خوبی هم بود، خیلی رفته بودیم توی حال! اما بعد شک کردیم رکعت اول است یا دوم؟ یک رکعت اضافه خواندیم که دیگر محکم شود.
?ـ تا شک کردی رکعت اول است یا دوم، نمازت باطل است. باید از اول بخوانی.
?ـ حاج آقا! آخه نمازِ باحالی بود!
?ـ چه زود با خدا پسرخاله میشوی! بغلت را باز کردهای و میگویی: «خدایا دوست دارم بپرم توی بغلت!» ادب نماز را رعایت کن! این خداست نه پسرخالهات!
?هر یک از ما ببینیم چقدر وقت گذاشتهایم برای اینکه قرائت نمازمان را به معنای دقیق کلمه عربی بخوانیم؟!
?ـ حاج آقا! اصلاً چرا باید نماز را عربی بخوانم؟
?ـ ببخشید، شما اصلاً چرا باید در نماز یک رکوع بروی، دو تا سجده؟ دو تا رکوع برو، با یک سجده!
?ـ اینها را خدا تعیین میکند.
?ـ خُب، آن را هم خدا تعیین میکند. خدا گفته نماز را عربی بخوان. نماز خیلی روکمکنی است.
? امام باقر(علیه السلام) میفرماید: «إِنَّمَا الْوُضُوءُ حَدٌّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یُطِیعُهُ وَ مَنْ یَعْصِیهِ؛ وضو حدی از حدود الهی است، [که قرار داد شده] برای اینکه خدا ببیند چه کسی حرف گوش میکند و چه کسی نافرمانیاش میکند.» (کافی،ج3،ص21)
بخشی از کتاب “چگونه یک #نماز خوب بخوانیم؟” اثر علیرضا پناهیان
#گزیده_کتاب