? همنشینى با شرور
? حضرت #امام_جواد علیهالسلام فرمود:
⚠️ «بر حذر باش از همنشینى با #شرور؛ زیرا او مانند شمشیر از نیام در آمده است که #نیکو منظر است ولى اثر و آنچه در پى دارد، #زشت است.¹»
? توضیح:
?صاحبان نفوس شریره، شرّ خود را پشت گفتار و عمل کاذب مخفى مىکنند و شرّشان ظاهر میشود در آنچه از ایشان صادر مى شود؛ مانند اینکه اثر شمشیرِ از نیام درآمده، هنگام زدن به وسیله آن ظاهر مىشود.
?1. بحارالانوار، ج17، ص214
#روایت #اخلاق
سر سفرۀ مناجات المریدین
?از این جا امام سجاد علیه السلام شروع میکنن به وصف حال خودشون.
✅ اگه میخواید وصف عاشقی رو بخونید این چند فراز رو بخونید:
?فقَدِ انقَطَعَت إِلَیکَ هِمَّتی.
?من همتم رو از همه جا قطع و فقط متوجّه تو کردم.
▫️یعنی شما هیچ تلاشی برای جلب نظر و رضایت کسی جز خدا نمیکنید، هیچ کس.
▫️دغدغۀ گوش دادن به حرف کسی جز خدا رو ندارید.
▫️اگه دنبال رضایت کسی، یا نزدیک شدن به کسی یا گوش دادن به حرف کسی غیر از خدا هم باشید،
▫️تنها در صورتیه که خدا دستور داده باشه.
▫️گاهی وقتا فکر میکنیم کسی اگه از نظر قلبی، از غیر خدا بریده نباشه، نباید توی ظاهر هم مثل کسایی برخورد کنه که از غیر خدا بریده.
❌این تفکرخیلی اشتباهه..اتفاقاً برای خیلیا راه اصلاح قلب، از اصلاح رفتارهای ظاهری شروع میشه.
◻️امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:
?ابتدای [راه] زهد، خود را به زهد زدن است.?
?اگر این وسوسه اومد سراغتون، که این کار “ریا” ست، محکم به شیطون بگید:
?و انصَرَفَت نَحوَک رَغبَتی.
?و میل قلبی من به سوی تو منصرف شده.
▫️یعنی دیگه به کسی غیر از تو میل ندارم.
▫️این همون انقطاع قلبیه.
▫️گناه نکردن خیلی خوبه، ولی میل به گناه نداشتن اوج بندگیه.
▫️وقتی تمایلات قلبی و درونی درست میشه، آدم دیگه میل به گناه پیدا نمیکنه.
?فأَنتَ لا غَیرُکَ مُرادِی.
?تو مراد من هستی؛ نه کسی غیر از تو.من جز تو هیچ مراد دیگهای ندارم.
▫️به این «لاغَیرُکَ» توجه کنید. توحید یعنی این.
?و لَکَ لا لِسِواکَ سَهَرِی وَ سُهادِی.
?شببیداری و بیخوابی من فقط برای توست؛ نه برای غیر تو.
و وَصلُکَ مُنىٰ نَفسی.
▫️رسیدن به تو آرزوی من است.
▫️اگه کسی آرزوش رسیدن به خدا باشه، همۀ زندگیش متحوّل میشه، همۀ زندگیش.
?و إِلَیکَ شَوقی.
?من فقط به سوی تو اشتیاق دارم.
▫️خدایا! من از همه چیز کنده شدم و دارم میام به سمت تو.
?و فی مَحَبَّتِکَ وَلَهی.
?خدایا سرگشتگی من فقط به خاطر محبّت توست.
?و إِلَىٰ هَواکَ صَبابَتی.
?خدایا! من به خواسته و تمایل تو عشق میورزم.
▫️میمیرم برای چیزی که تو میخوای.
?و رِضَاکَ بُغیَتی.
?خشنودی تو حاجت منه.
▫️یعنی من در خونت که میام از تو میخوام که از من راضی باشی.
▫️چشم که گفتم و تو راضی شدی، دیگه منتظر هیچی نیستم، هیچی.
?و رُؤیتُکَ حَاجَتی.
?حاجت من دیدن توست.
▫️لازم نیست که بگم این دیدن، دیدن با چشمِ سر نیست، دین با چشمِ دله.
▫️این رو بهتون بگم که یکی از معانی دیدن خدا دیدن حجت خداست.
?و جِوَارُکَ طَلَبِی وَ قُربُکَ غایةُ سُؤلی.
?مطلوب من همنشین شدن با توست و نهایت درخواست من نزدیک شدن به توست.
▫️معناش این نیست که من هیچی نمیخوام جز این،
معنای دقیقش اینه که همه چی توی نزدیکی به تو هستش.
?بندۀ خوب کسیه که اوج درخواستش این باشه:
«وَ قُربُکَ غایةُ سُؤلی».
✅ توکل یعنی آزادی از وسیله ها و تکیه بر وسیله ساز
? استاد علی صفایی حائری
?انسانهای بی هدف تا آخرعمر،ابزار انسانهای
هدفمند خواهند شد.در زندگي و كار،براي خودتان هدف داشته باشيد و اصرار داشته باشيد كه اهدافتان را بنويسيد و در رسيدن به آنها جدي باشيد.
☘️#امام_علی_علیه_السلام :
هوس را دنباله رو هدايت مى گرداند… ، و رأى (نظر) را پيرو قرآن مى كند، آن گاه كه قرآن را پيرو رأى خويش كردند .
نهج البلاغه خطبه 138
#امام_زمان
#حضرت_عباس_علیه_السلام
قربان تو و محکمه ی عذر پذیرت
قربان تو و لطف و مَبرات کثیرت
ای حجت حق، درگذر از بنده ی زارت
حالا که پشیمان شده این عبد حقیرت
خالی شده پیمانه ی ما “أوْفِ لَنَا الْکَیْل”
ای یوسف زهرا نظری کن به فقیرت
هر لحظه ی ما پر شده از عطر دعایت
الحق که تو هستی همه دَم، فاطمه سیرت
هر جا که رسیدیم فقط مدح تو گفتیم
بگذار بمانیم همان معرکه گیرت
“هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم”
دلخوش به توایم و همه هستیم اسیرت
گفتیم بیا روضه ی عباس گرفتیم
شاید که سوی خیمه ی ما خورد مسیرت
ای مادر عباس اجازه بده یک بیت
ما روضه بخوانیم از آن کوه بصیرت
بی دست و پُر از تیر ز بالای بلندی
افتاد زمین ام بنین، ماه منیرت
#محمد_جواد_شیرازی
? جدال همیشگی میان «خود واقعی» و «خود غیرحقیقی» در درون انسان
?انسان وقتی شهواتش بر او غالب میشود و خودش را مغلوب شهواتش میبیند احساس یک نوع حقارتی در خود و احساس نفرتی از خودش میکند؛ میگوید من چرا این طور هستم؟ چرا آدم ضعیفی هستم؟ اما برعکس، وقتی موفق میشود که تصمیمش را به مرحله اجرا دربیاورد خوشحال و مسرور میشود و در اینجا احساس پیروزی میکند.
?این پیروزی و شکست یعنی چه؟ در هر دو جا که من خودم هستم! در هر دو صورت، هم خودم پیروزم و هم خودم شکست خوردهام. پس چرا من در یک حالت احساس شکست میکنم و در حالت دیگر احساس پیروزی؟
?این از آن جهت است که «خود واقعی» من آن خود انسانی است. من آن اراده هستم که تصمیم گرفتم به اینکه زمام خودم را از دست خواب و خور و خشم و شهوت بگیرم و به دست خودم نگهداری کنم؛ آنها طفیلیهای وجود من هستند. وقتی تسلیم خور و خواب و خشم و شهوت میشوم احساس میکنم از نوکرم شکست خوردهام، اما در حالت دوم حس میکنم که من بر نوکر خودم پیروز و غالب شدهام.
? استاد مطهری، انسانشناسی قرآن، ص۱۶۲