🌹 علامه جوادی آملی:
🍃 یک مسافر بالأخره ره توشه میخواهد، مگر میشود مسافر بدون زاد راه حرکت کند؟
🌱 ره توشه را آیه سوره بقره مشخص کرده، فرمود “تقوا” زاد راه است.
🍃 اما هر مسافری که سواره نيست، هر انسان پارسایی سواره نيست.
🌱 بعضی ها با تقوایند ولی پیاده اند، لنگان لنگان میروند؛ بعضی ها با تقوایند و سواره میروند.
🍃 وجود مبارك امام عسكری (علیه السّلام) فرمود اين راه را بخواهی لنگان لنگان بروی به مقصد رسيدنت بسيار سخت است. یک مرکب خوب تهيه كن كه سريع تو را برساند.
🌱 فرمود وصول به خدا بدون مركب نماز شب ممكن نيست.
⚜ «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْلِ»
#نماز_شب
📖 #گزیده_های_درس_تفسیر_قرآن
🎯 برای سرباز امام زمان(اروحنا فداه) شدن، چه کنیم؟
🎤 آیت الله قرهی(مد ظله العالی)
پس اگر شما جوانان عزیز میخواهید سرباز امام زمان شوید، بدانید باید دستیابی به قرآن پیدا کنید و راه آن هم اتّصال به آقا جان امام زمان است. حداقل هر ساعت یک دعای سلامتی برای آقا جان، امام زمان بخوانید. حصن حصین است. وقتی هم که میخواهی بخوابی و وضو گرفتی («الوضوء نور»، وضو نور است و کسی که دائم الوضو باشد، فقر به سراغش نمیآید) و مسواک زدی، برقها خاموش است، دو سه دقیقه با امام زمان خلوت کن که طهارت میدهد. اگر کسی این را هر شب انجام دهد، به یک سال نمیرسد که مطالبی را متوجّه میشود. اصلاً هیچ چیزی هم متوجّه نشود، همین قدر که اجازه دادند هر شب با امام زمان حرف بزند، معلوم است که لیاقت حرف زدن را داشته است. به همه کس اجازه نمیدهند. اگر یک شب دیدی یادت رفت، بدان که در روز یک کار خرابی کردی که یادت رفت حرف بزنی.
السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان
💠 تفاوت در مبنای فکری آزادی
شهید آیتالله سید محمدباقر صدر:
هر چند اسلام و تمدن غربی هردو مسأله #آزادی را مطرح کردهاند اما مبنای فکری آزادی در این دو طرز تفکر متفاوت است. مبنای فکری آزادی در اسلام، عبودیت و بندگی برای #خدا و ایمان به اوست، درحالیکه مبنای فکری آزادی در تمدن غربی، ایمان به #انسان و تسلط او بر خود است؛ چراکه این تمدن در ارزشها و حقایق ورای ابعاد مادی وجود انسان تردید رواداشت.
بنابراین آزادی در اسلام از اعتقاد به توحید و یقین ثابت به سیطره خدا بر جهان هستی نشأت میگیرد و هر قدر این یقین در نفس مسلمان ریشهدار و بینش توحیدی او محکم شود، روح او اوج میگیرد، احساسش به کرامت و آزادیش عمق پیدا میکند و ارادهاش در برابر سرکشی و بیعدالتی و به بردگی کشیدن دیگران سرسخت میشود: «وَالّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ؛ و كسانى كه چون ستم بر ايشان رسد، يارى مىجويند [و به انتقام برمىخيزند]» (شوری: ۳۹).
🔸 اسلام، راهبر زندگى؛ مكتب اسلام؛ رسالت ما، ص ۳۵۳
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸قضیهای جالب در ارتباط با نسبت طلا و پول رایج🔸
فقها تا چند سال قبل بهطور کلی اجازه نمیدادند طلا بهعنوان مهریه خانمها در قباله ذکر شود. دلیل قضیه روشن بود. میگفتند طلا هر روز قیمتی دارد و معلوم نیست ارزش طلا چه مقدار است پس آنکس که میخواهد مهریه را سه کیلو طلا قرار دهد بایستی ببیند سه کیلو طلا در بازار چند تومان و چند ریال است. تومان و ریال بایستی حتماً مصداق عنوان صداق باشند وگرنه طلا با تغییر قیمت هر روز موجب جهالت در صداق گردیده و به دلیل غرر عقد باطل است. این فرمان سالها پند گوش و نصب العین کار محضردارها بود و به هیچ وجه اجازه صداق قرار گرفتن طلا را نمیدادند و حتماً معادل تومانی و ریالی را در قباله مینوشتند.
سالها گذشت، همانگونه که حرکت زمین بالاخره کشف شد، حرکت پول هم کشف شد و همانطور که معلوم شد خورشید در حرکت شبانهروزی، به دور زمین نمیچرخد بلکه این زمین است که میگردد و ما به نظرمان میآید که خورشید گردیده است، وقتی حرکت پول مثل حرکت زمین برملا شد، طلا تبرئه شد و معلوم گردید هر روز پول ارزان میشود نه این که طلا گران میشود! طلا هم مثل خورشید از تغییر قیمت تبرئه شد و اجازه صداق واقع شدن یافت. اما جای یک سؤال باقی ماند و آن اینکه تفاوت قیمت روزمره طلا آن روزها بسیار کم بود ولی تفاوت قیمت پول رایج در این زمانها بسیار است. مثلاً خانه زادگاه حقیر در کمتر از صد سال قبل به هفتاد تومان بهوسیله پدرم که تاجرزاده بود خریده شد. قطعنظر از تمام وسائل رفاهی، درها و سقفها عتیقه بود و پیشانی اتاقهای بزرگ از شیشه مشبک بود. تفاوت پول به این جا رسیده که آن هفتاد تومان را اگر امروز به مسئول دستشویی بدهیم اخم میکند!
سؤال این است که اگر طلا را اشتباهاً متغیر القیمه دانستند و لذا صداق واقع شدن آن را منع کردند تا معامله غرری نشود، حال که این پول رایج ثمن جمیع معاملات است چرا غرر لازم نمیآید؟ طلا با تغییرات کم نمیبایست ثمن معامله میشد. پول رایج با این همه تفاوت چرا میتواند ثمن جمیع معاملات باشد؟
❇️ عالمی که کارگری را افتخار میدانستآیهها و آینهها (۳۳۳)؛
💠 آیه: وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَنِ إِلَّا مَا سَعَى نجم/39
و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست
💠 آینه:
حکایت؛ مرحوم آقای نجفى قوچانى با بیانی شیرین و جذاب به روایت سرگذشتی از خود برای امرار معاش میپردازد و میآورد:
در ایامى که مشهد مقدس تحصیل میکردم یکشب نان نداشتم و از کسى هم قرض گرفتن فراهم نشد با خود گفتم: با یکشب، بیغذا ماندن آدمى نمیمیرد و بلکه بیش از این را هم باید طلبه منتظر باشد، رفتم به آسودگى کتابها را باز کردم و مشغول مطالعه شدم ، ساعت سه نصف شب آخوندى با یک نفر سرباز وارد حجره شدند آن آخوند گفت: این شخص میخواهد صیغه عقدی بخواند و من از طرف زن وکیلم و تو هم از طرف این مرد وکیل باش که صیغه را اجرا کنیم، بعد از اجراى صیغه آن مرد یک قِران و نیم نزد آخوند گذاشت و ایشان هم نیم قِران را به ما دادند و رفتند. من هم نیم قِران را بردم نان و خورش گرفتم و آوردم، به حضرت رضا علیهالسلام عرض کردم که قربان غیرتت گردم یکشب را هم نگذاشتى در جوار تو گرسنه باشیم .
صبح رفیقم آمد و از بیپولی شکایت کرد. گفتم: اگر طلبهای، بیا مثل طلاب قدیم باشیم. گفت : چهکار بکنیم؟ گفتم: برویم به کارگرى. هرکدام سه قران قرض کردیم و ابزار کارگری گرفتیم و به یک روستایی رفتیم و با اهالی آنجا صحبت کردیم، گفتند: ما فقط روزى به هرکدام یک قران و نیم با مخارج میدهیم، ما ناچار راضى شدیم و شروع به کار کردیم. غروب روز دوم دیدیم یکى از طلاب همولایتی از صبح در جستجوى ما بوده، بعد از خطاب و عتاب زیاد، گفت: من مأمورم که شمارا ببرم. این ننگ و عار است که طلبه کارگری کند. گفتم: خیر، ننگ نیست، بلکه این کار پیغمبران و پیشوایان و مایه سرفرازى و افتخار است .1
در سد سکندر بتوان رخنه فکندن
گر داعیه همت مردانه زند موج 2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهای از فقرایی که عالم شدند
2. صائب تبریزی
بهار:
#حجاب
🍀چادر حجاب برتر است ولی اصل حجاب پوشاندن تمام بدن به جز دست ها تا مچ و گردی صورت است به گونه ای که توجه نامحرم به زن و اندامش جلب نشود.
💢گاهی اوقات بعضی ها چادر دارند
♦️چادر به سری که، زیر چادر روسری یا مقنعه ندارد و در هر حرکت و یا باز و بسته شدن چادر، تمام موهای سر و گردن زیر چادر و گوشواره و گلو بند و … نمایان می شود،
♦️چادر به سری که، در زیر چادر لباس های تنگ و چسبانی می پوشد که با هر بار باز و بسته کردن آن تمام برجستگی های بدنش آشکار شود،
♦️چادر به سری که،جوراب های نازک و بدن نما می پوشد و چادر خود را آن قدر جمع و جور می کند و بالامی برد تا پاهای او نمایان باشد،
♦️چادر به سری که، برق چادرش از چند فرسخی! توجه نامحرمان را به خود جلب می کند و حجم بدنش در زیر آن پیدا است،
♦️چادر به سری که، چادرش آن قدر نازک است که تمام لباس های زیر آن از دور مشخص است،
♦️چادر به سری که ،در زیر چادر، پیراهن آستین کوتاهی پوشیده است که با هر بار بیرون آمدن دست از زیر چادر،تا آرنج او نمایان شود،
♦️چادر به سری که، هر لحظه و هر جا وبی جا آن را باز و بسته می کند تا اندام و لباس های زیر آن را بنمایاند و …
خلاصه چنین چادر به سری هرگز دارای حجاب اسلامی نیست و با بی مبالاتی خود، حرمت چادر را نیز نگه نمی دارد
♦️حجاب فقط به حفظ ظاهر و پوشش نیست بلکه حرکات بدن و صورت و لحن حرف زدن و نگاه کردن را هم شامل میشود
♦️مواظب باشیم ،حرمت چادری ها و چادر را که ارثیه حضرت زهراست،را از بین نبریم!!