🔶حكايتها در بيانات مرجع عاليقدر
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
✨در تمام ايّامي كه آيت الله العظمى بروجردى (ره ) اين مرجع بزرگ شيعه از بروجرد به آستانه حضرتمعصومه(س)به قم مشرف شدند تا زماني كه رحلت نمودند، بنده در قم بودم و از محضر پر فيض و پر بركات آن فقيه بزرگوار استفاده ميكردم .
يكي از خصائص اخلاقي او زهد و ساده زيستي و احتراز از تشريفات بود.
ايشان هميشه دو ساعت پيش از اذان صبح از بستر بر ميخاست و وضو گرفته نماز شب ميخواندند .سپس در آن دل شب مشغول مطالعه ميشدند و در اول وقت صبح پس از خواندن نافله صبح نماز صبح ميخواندند و بعد از تعقيبات نماز و قرائت قرآن مجدداً مشغول مطالعه كتب مختلف ميشدند .
آنگاهطرف صبح صبحانه مختصري كه از نان و پنير تجاوز نميكرد صرفميكردند و بعداً مشغول كارهاي روزانه از مطالعه و تدريس و جواب مسائل و رسيدگي به امور مسلمانان ـ كه تا ظهر اوقات ايشان را پر ميكرد ـ ميشدند و اول ظهر، نماز ظهر و عصر را بجا ميآوردند، بعد از آن ناهار ميل ميكردند، ناهار ايشان هم مثل صبحانه بسيار ساده بود و تابستانها معمولا آب دوغ و خيار ميل ميكردند و در غير تابستان معمولاً ناهار معظم له آبگوشت بود و گاهي بعضي از نزديكان ايشان اصرار ميكردند كه شما با اين سنّ غذايمقوّي ميل كنيد در جواب ميگفتند: نه من از اوّل بدنم به اين غذاي طلبگيعادت كرده است.
يكي از روزهاى جمعه كه ايشان كسالت داشتند ، دكتر مدرسي پزشك معالج ايشان بخاطر ضعف ايشان دستور داده بودند دو سيخ كباب براي ناهار ايشان آماده كنند.
در موقع ظهر خانواده ايشان، دو سيخ كباب را كه در داخل سفره گذاشتآقا پرسيد اين چيست؟
خانواده ايشان پاسخ دادند كه به دستور پزشك براي شما آماده شده است، آقا فرمودند: من نميخورم، به بچهها بدهيد و بقيّه را بهبيرون (مستخدمين كه بوي كباب را استشمام كرده بودند) بدهيد و خودشاننان و پنير و سبزي ميل كردند.
روزي فرزند ايشان حاج سيد احمد به يكي از نزديكان آقا گفت: من دويستو پنجاه تومان قرض دارم و آقا آن را نميدهد.
آن شخص به محضر آقا عرض كرد: احمد آقا ٢٥٠تومان مقروض است عنايت بفرمائيد!
آقاى بروجردى فرمودند: احمد هنوز مناسب نيست كه منظومه سبزواري بخرد و او بيست و پنج تومانداده است و اين كتاب را خريده است من اين پول را چگونه بدهم؟
🔶 حكايتها در بيانات مرجع عاليقدر
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
✨ناصر الدين شاه وقتى زيارت عتبات مقدّسه به عراقآمد، هر چند تعدادي از علماء در كربلا و نجف از او استقبال كردند و در نجف هم عدّهاي براي ملاقات او رفتند، ولي زعيم و مرجع شيعيان ميرزاي شيرازي خود را در جبهه مبارزه منفي با او قرار داد و به او اعتنا نكرد، نه به
استقبال او رفت، و نه به ملاقات او، شاه براي آن علمائي كه به استقبال و ملاقات او رفته بودند پول فرستاد، براي ميرزاي شيرازي نيز فرستاد امّا ميرزاي شيرازي قبول نكرد، شاه، وزير خود حسن خان را به محضر ميرزا فرستاد و او با عتاب و و خطاب از ميرزاي شيرازي خواست كه به ملاقات شاه برود ولي او به صراحت و تاكيد امتناع كرد، وزير گفت: بالاخره ممكن نيست كه شاه ايران به نجف بيايد و شما را كه مرجع ديني هستيد نبيند، آيا شما ميل داريد كه شاه براي زيارت شما بيايد؟، او در جواب گفت: من با پادشاهان كار و ارتباطي ندارم، وزير دوباره اصرار كرد كه ممكن نيست، شاه شما را نبيند، و چون وزير خيلي اِلحاح و اصرار كرد ميرزا فرمود: من به حرم حضرت امير المومنين (ع) ميآيم شاه همآنجا بيايد.
موقعي كه ميرزاي شيرازي به حَرَم مشرّف شد ناصرالدين شاه هم به حَرَم آمد و به طرف ميرزا آمد و با او مصافحه كرد و گفت: شما حضرتامير(ع) را زيارت كنيد تا ما هم با شما به زيارت آن
حضرت بپردازيم، ميرزاي شيرازيزيارت آن حضرت را خواند، شاه هم پشت سر او زيارت نامه را خواند و از همجدا شدند.
علاّمه سيد محسن امين ميگويد: از همين جا مردم ميرزاي شيرازي را بهتر شناختند و به عظمت روحي او بهتر پي بردند و اين مورد نخستين مورديبود كه كي است و بُعد نظرِ ميرزاي شيرازي براي مردم معلوم گرديد
✍عاشقانی که عارفانه سرودند…
خدایا🙏
هدایتم کن، زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است. خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم، زیرا میدانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است. خدایا راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم، که بیاحترامی به یک انسان همانا کفر خدای بزرگ است🌺🍃
🌹شهید مصطفی چمران
╰┅──────┅╯
👌👌👌سخن اما آسمانی…
🔴علامه طباطبایی (ره) :
کسی که می خواهد اهل معرفت شود، باید معاشرتش را مخصوصا با اهل غفلت و اهل دنیا کم کند🌺🍃
─┅═ঊঈ🎀ঊঈ═┅─
💎سخن از جنس بلور…
💧همه یار است و نیست غیر از یار
💧واحدی جلوه کرد و شد بسیار
ما برای اینکه معنای توحید حقیقی را بیابیم و این یک بیت را بفهمیم باید سالها حرف بشنویم و کتابها بخوانیم و دورهٔ معرفت نفس را طی کنیم.
تشنگان ظاهری، آب ظاهری میطلبند اما تشنگان و گرسنگان باطنی در پی آب باطنی هستند. به خانه آمدم و برای رفع تشنگی، در عبادتگاه خود مشغول نماز خواندن شدم.
هر وقت دل به التهاب آید معلوم است که میخواهد مهمان دعوت کند و حقیقتی پیش آید🌺🍃
🌟طهارت1⃣ / استاد صمدی آملی🌟
╰─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─╯