♦️ اگر تمنای #حیات در کسی ایجاد شود، یعنی #علائم_حیاتی در او دیده شده!
🔻#حیات در قرآن، یعنی بهتمام معنا زنده باشی، یعنی یک زندگی دیگر؛ نه این تجربۀ رایج مردم از زندگی! اگر سطح پایینتری از حیات را داشته باشی، طبق بیان قرآن در واقع مُرده هستی!
🔻قبل از دیندارشدن باید انگیزۀ زندهتر شدن در وجودت زنده شود. «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا» (یس/70) یعنی پیامبر(ص) میخواهد کسی را انذار کند که زنده است! پس اول باید زنده شویم، تا پیامبر(ص) ما را بیدار کند.
🔻البته همینکه #تمنای_حیات در کسی ایجاد شود و عشقِ به حیات پیدا کند، یعنی علائم حیاتی در او دیده شده است. باید احساس نیاز به حیات را در خودمان زنده کنی، تا مُرده نباشیم!
🔰 شب دوم محرم 96، دانشگاه امام صادق(ع)
⏳ مبارزه از این غریبانهتر؟
«دشوارترین #مبارزه، مبارزهی غریبانه است. کشته شدن در میان هیاهو و هلهلهی دوستان و تحسین عامهی مردم، چندان دشوار نیست… در حادثهی عاشورای امام حسین علیهالسلام، حتی کسانی مانند «عبداللهبنعباس» و «عبداللهبنجعفر» که خودشان جزو خاندان بنیهاشم و از همین شجرهی طیبهاند، جرات نمیکنند در مکه یا مدینه بایستند، فریاد بزنند و به نام #امام_حسین علیهالسلام، شعار بدهند. چنین مبارزهای، غریبانه است و مبارزهی غریبانه، سختترین مبارزههاست. همه با انسان، دشمن. همه از انسان، رویگردان. در مبارزهی امام حسین علیهالسلام، حتی برخی از دوستان هم معرضند. چنانکه به یکی از آنها فرمود: «بیا به من کمک کن.» و او به جای کمک، اسبش را برای حضرت فرستاد و گفت: «از اسب من استفاده کن!» غربت از این بالاتر و مبارزه از این غریبانهتر؟!» 1373/03/17
🔳 #تحلیل_تاریخی: هدف #قیام_عاشورا
⚠️| نمازی که به صورت دکور است !!
👈در آیه »ان الصّلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر« مسأله جایى دیگر است. نماز واقعى) نه ور ور کردن (، نمازى که براى خدا بر پا داشته مى شود) اقم الصّلوة لذکرى (… اصلاً اگر در نماز یاد خدا نبود بدانید که جسمى است بى روح. دکور خوبى است. درست مثل نماز جامعه ما که بیشتر به دکور شبیه است تا به آن تمرین؛ تمرین روزانه اى که پنج بار براى زنده نگه داشتن یاد خدا در انسان انجام مى گیرد.
☝️نماز بازدارنده است. انسانها را از کار زشت و ناپسند و مردود باز مى دارد. به این حساب که روح انسانى که یاد خدا در او پیوسته زنده بماند پیرامون فحشاء و منکر نمى رود؛ یا خیلى کمتر مى رود.
🌿 #شهید_بهشتی
📚صفحه145-بایدها و نبایدها
✨آیت الله تبریزی و مجلس روضه
⚡️روزى یکى از شاگردان اشکالى را از استاد سؤال کردند. مرحوم آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی(قدس سره) جواب دادند، شاگرد اشکال را بار دیگر تکرار کرد،
🔹مرحوم میرزا (قدس سره)جواب مى دهد، براى بار سوم (با توجه به ضیق وقت)، مرحوم میرزا (قدس سره)مى فرمایند: «جواب باشد بعد از درس، اشکال مگیر و دیگر گوش بده!»
🔹شاگرد اصرار مى کند، مرحوم میرزا (قدس سره)مى فرماید: «بعد از درس. بس است، صحبت نکن!» ناگهان شاگرد مى گوید: «درس محل اشکال است، جلسه روضه خوانى نمى باشد تا گوش دهم!»
🔹مرحوم میرزا (قدس سره)سخت ناراحت مى شود و در حالى که بغض گلوى ایشان را گرفته بود اشک در چشم مبارکشان حلقه زده و مى فرماید: «این حرف را نزن; مقام و منزلت منبر و خطابه بر مظلومیت سید الشهداء (امام حسین (علیه السلام)) بسیار عظیم است،
🔹اى کاش منبرى امام حسین(علیه السلام) بودم!
🔹اگر این همه تلاش من، یک منبر امام حسین (علیه السلام)حساب شود سعادت اخروى را تضمین مى کند. مقام آنان که در راه نشر مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام)در منبر حسینى تلاش مى کنند بسیار والا است و فردا مایه حسرت دیگران خواهد شد.
🔹من دوست داشتم یک خطیب و منبرى امام حسین (علیه السلام) باشم تا یک مرجع و مدرس; ولیکن صدایم یارى نکرد و امروز در راه نشر معارف علوم آل محمد (صلى الله علیه وآله)تلاش مى کنم که امید است مورد قبول درگاه ایزد منان بوده و رضایت اهل بیت (علیهم السلام)را به دنبال داشته باشد.»
🔹 ایشان همان گونه که بغض گلویشان را فرا گرفته بود فرمودند: اگر تمام این تلاش هایى که ما مى کنیم ثوابش به قدر روضه اى حساب شود، کافى است. روضه بر ابا عبدالله الحسین(علیه السلام)جایگاه خاص خود را دارد که هرکس توفیق آن را نمى یابد.
⭕️وقت نمی کنم !
🔹فرض کنید شخصی بنا به نیازهای درونی خود، بعد از ظهر خود را می خواهد صرف رمان خواندن کند. یک دفعه به خاطرش می رسد که یکی از ماشین هایش کثیف است و باید شسته شود(با این فرض که ضروریات زندگی او، یک ماشین بیشتر نیست). در نهایت آن زمانی را که قرار بود صرف رمان خواندن(پرداختن به نیازهای درونی) کند، صرف شستن آن ماشینی می کند که اضافه بر نیازهای ضروری خود خریداری کرده است. در این مثال، این فرد نیازهای درونی خود را فدای امور غیر ضروری زندگی کرده است و به نیازهای واقعی خود پاسخ نداده است.
🔹در این مواقع، انسان می گوید که “وقت نمی کنم” و تعبیری که دیوید ثورو از این عبارت دارد این است که:
“انسان این لفظ مبهم را برای پوشاندن تقصیر خود استفاده می کند. چرا که همه ی انسان ها وقتی برابر دارند و اینکه عده ای برای پرداختن به نیازهای روحی خود وقت ندارند، بدان دلیل است که عمر خود را صرف پول درآوردن هایی فراتر از ضروریات زندگی کرده اند.
#به_قلم_خودم
گاهی
به آخرین پیراهنی فکر می کنم
که مرگ در آن رخ می دهد
امام حسین(علیه السلام) هم به اخرین پیراهن فکر کرد و می دانست چه بپوشد
اما من چه؟
نمیدانم کجا در چه حالتی باچه لباسی …..
خدایا عاقبت ما را ختم به شهادت کن
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸عاشورا، صحنۀ گذشت از تعلّقات و محبوبها🔸
مشکل ابلیس چه بود که وقتی گفتند به آدم سجده کن، سجده نکرد؟ او گفت: «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ» (من از او بهترم! مرا از آتش و او را از گل آفریدهاى). او قبول دارد که هر دو آفریدۀ خدا هستند، ولی چطور شد که قبول نکرد سجده کند؟ چطور شد که شش هزار سال سجدۀ قبلی مشکلی نداشت، ولی این یک سجده مشکل داشت؟ علتش این بود که شیطان «عزّتپرست» بود.
پا روی عزّت خودش نمیگذاشت و شش هزار سال عبادتی را که در امتداد عزّت خودش بود، انجام میداد. مرتباً عبادت میکرد و عزیزتر میشد؛ ظاهرش عبادت بود و باطنش عزّتطلبی. خدا نمیخواست او را رسوا کند، خدا خواست او را از این جهل نجات دهد. خدا میخواست بزرگترین کمک را به ابلیس بکند. روی خودت پا بگذار و از حجاب خودت بیرون بیا و از خودمحوری، به خدا محوری منتقل شو. یک سجده است، ولی محور را از خودمحوری به خدامحوری انتقال میدهد.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» (هرگز به نیکى دست نخواهید یافت، مگر از آنچه دوست دارید به دیگران ببخشید). میفرماید آنچه دوستداری را خرج کن. خرجکردنِ «عزّت» واقعاً سخت است.
حسینبنعلی علیه السلام در عاشورا چه کرد؟ محبوبانش را به میدان آورد: دخترش را، زنش را، بچۀ شیرخوارش را. او همۀ اینها را انفاق میکند. عاشقها این کار را میکنند و غیرعاشقها این کار را نمیکنند. عاشق اگر بهخاطر عشقش بدنام شود، صدایش درنمیآید و اعلام برائت و پشیمانی نمیکند. فحشش را هم میخورد. امام حسین علیه السلام عاشق است و به او میگویند «خارجی».
امام خمینی رحمه الله هم عاشق بود و از آبرویش خرج میکرد. بزرگترین کارهای امام در جاهایی که عزّتش را زیر پا میگذارد، تجلّی میکند. میدانید در فتوایی که امام علیه سلمان رشدی صادر کرد، چه کرد؟ امام راحل در دنیا عزّتی پیدا کرده بود و میدانست که اگر بگوید او را بکُشید، همۀ عالَم با او مخالفت میکنند. دیدید چه بر سر امام آوردند؟
گاهی لوبیا را میریزند داخل دیگ و گوشت هم میریزند و آبگوشتی درست میکنند. این یک نوع مصرف کردن لوبیاست. گاهی هم لوبیا را خاک میکنند. وقتی دفنش کردند زیر خاک متلاشی میشود، اما جوانه میزند و بالا میآید. وقتی انسان انفاق میکند، مانند این است که دفن میکند. باید عزیزترین چیز را دفن کنی. وقتی دفنش کردی محصول بیشماری به تو میدهد. «مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ» (مَثَل آنان که دارایىهاى خود را در راه خداوند مىبخشند، چون دانهاى است که هفت خوشه برآورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند براى هر که بخواهد چند برابر مىگرداند و خداوند نعمتگسترى داناست).
نباید عزّتمحور بود؛ بلکه تکلیفمحوری صحیح است. تکلیفمحور آن است که آبرو بیاورد، نه اینکه آبرو بردارد. آبرو بهدست آوردن موجسواری است. آبرو خرج کردن تکلیفمحوری است. انسان باید حرف حق را بزند، اگرچه به او فحش بدهند.