اعتکاف حق بندگی
یا اِلهَ العاصین یا اِلهَ العاصین…
رو میگردانم من،دیگر از آن و این،که بر من ِ عاصی،هستی یارِ دیرین
هر لحظه نامت را،خوانم به تاب و تب،بیچاره بر دَرَت،رو آورده یا رب
در کوله بارِ خود،ای حیّ سبحانم،چیزی ندارم من،غیر از گناهانم
دلخوشیِ بنده،عنایتت باشد،فقط اُمید من،به رحمتت باشد
از فرط ِ گناهم،نبرده ام سودی،من بد بودم امّا،تو خوبی نمودی
بر حال خرابم،زاری نکردم من،جز معصیت دیگر،کاری نکردم من
شُهره به گُنه در،بازار تو بودم،تو فخر من بودی،من عار تو بودم
جانها فدای آن،نورِ عالَمینت،در گذر از جرمم،به حقّ حسینت
یا رب مرا دیگر،عبد خدایی کن،مرا چو خوبانت،کرببلایی کن
کاری کن بمیرم،با عشق ثارالله،ذکر لبم باشد،یا اباعبدالله
یا اباعبدالله یا اباعبدالله…
نمودی بر نیزه،تلاوت قرآن،جانها به قربانت،یا ذبیحَ العطشان
یا اباعبدالله یا اباعبدالله…
ای سرت بر نیزه،ای تنت به صحرا،باَبی اَنتَ وَ،اُمّی یا ثارالله
یا اباعبدالله یا اباعبدالله…