زیست طلبه با هویت عاریتی
#یادداشت
✔️زیست طلبگی با هویت عاریتی?
?طلبه ای در کنار طلبگی، فوتبال داوری می کند، طلبه دیگر با خواندن چند کتاب، طبیب شده و نسخه امراض صعب العلاج می پیچد، طلبه ملبس دیگر سعی می کند عمو روحانی کودکان باشد، روحانی دیگر راننده کامیون است، دیگری تاکسی می راند، آن دیگری بالای منبر آواز می خواند. آن طلبه دیگر تمایل دارد در اطلاعیه، بجای سخنران او را بعنوان مداح جلسه بنویسند، آن یکی خود را مشاور مذهبی می نامد و نمونه هایی از این قبیل.
?احتمالا شما هم با طلبه هایی آشنا شده اید که بلافاصله بعد معرفی خود می گوید طلبه هستم اما در کنارش درس دانشگاهی هم خوانده ام، یا طلبه هستم اما کار نویسندگی می کنم، یا تدریس دارم، یا طراح هم هستم، یا مدیر یک موسسه فرهنگی هستم، یا مشاور مذهبی هستم، یا مربی ورزشی هم هستم، یا نقد فیلم هم می کنم، یا اصلا من از آن طلبه ها نیستم.
?روحانیان در سالهای دور از سنین کودکی تحصیلات سنتی و حوزوی را آغاز می کردند و شخصیت، هویت و ارزشهای آنها در حوزه شکل می گرفت و معیشت نیز با همین ارزشها گره می خورد. زندگی فردی، خانوادگی و ارتباطات اجتماعی و حتی تفریحات آنها از مسیر طلبگی رقم می خورد ممکن بود افراد هویت های دیگری بغیر از طلبگی داشته باشند اما هویت طلبگی قدرتمند بود و هویت های دیگر را تضعیف و به حاشیه می راند. از سوی دیگر نهادهای مذهبی ظرفیت رشد را در اختیار فرد قرار می داد. احتمالا بیشتر روحانیان در گذشته دارای هویت تک ساخت بودند.
?از دهه های گذشته برخی از طلاب بعد از دوره تحصیلات دیپلم، کارشناسی و …وارد حوزه می شوند، برخی در کنار درس های حوزوی به تحصیلات دانشگاهی می پردازند، برخی در کنار درس مشغول کاری برای گذران زندگی هستند. هر کدام از این ها هویت هایی برای فرد می سازد اما وقتی وارد حوزه می شوند در سالهای اول به علت علاقه فرد و متفادت بودن محیط مدارس علمیه، هویت طلبگی سایر هویت ها را به حاشیه می راند هویت های ماقبل طلبگی تضعیف می شوند اما از بین نمی روند.
? با گذشت چند سال از تحصیل در حوزه، برخی از طلبه ها علاقمند به فعالیت های فرهنگی و مذهبی هستند ممکن است بسیاری از آنان به همان کارکرد های سنتی راضی باشند اما برخی هم می بینید ظرفیت های سنتی برای آنان راضی کننده نیست. چرا یک هنرمند بتواند جهانی باشد اما یک طلبه نه، چرا یک ورزشگار بتواند ستاره شود اما یک طلبه نه؟ چرا یک طلبه وقت خود را در یک مسجد با ده نفر مخاطب سنتی بگذراند؟
?حال وقتی در لایه های مختلف جامعه هویت طلبگی مورد اقبال نباشد می توان هویت های به حاشیه رانده شده را فعال کرد، طلبه ای که روزگاری برای ورزش وقت گذاشته است می تواند زیست طلبگی را سوار هویت ورزشی کند، طلبه ای می تواند زیست طلبگی را سوار حرفه پزشکی کند، دیگری می تواند زیست طلبگی را با الگوی عمو پورنگ عرضه کند و آن دیگری می تواند بر هویت هایی در جامعه اعتبار دارد سوار شود و اینگونه است زیست طلبگی با هویت های عاریتی.
?اینکه در تبلیغ نوآوری ایجاد شود حرفی در آن نیست اما باید این نکته توجه کرد که چرا یک طلبه از اعتبار سایر هویت ها استفاده می کند، چرا یک طلبه به طلبه بودن خود افتخار نمی کند و دوست دارد خود را طلبه متفاوتی نشان دهد یا با عناوین دیگر معرفی کند، شاید اینها در بین طلاب فراگیر نباشد اما می تواند نشان هایی از تضعیف هویتطلبگی باشد.
منبع: #دلنوشته_های_یک_طلبه