وظیفه شیعیان
💠وظیفه شیعیان برای زمینهسازی حکومت جهانی
صحبت در همان به ظاهر ادیان (به ظاهر میگوییم؛ چون دین یکی است و ما اصلاً ادیانی نداریم، ما یک دین داریم، «ان الدین عندالله الاسلام». البته نه این که چون ما مسلمان هستیم و حالا که اسلام آمده، دیگر میگوییم: دین فقط اسلام هست؛ بلکه از اوّل هم اسلام بوده است. حضرت ابراهیم خلیل را هم «حنیفا مسلما» میگوییم. لذا دین اسلام از اوّل بوده است. دین یکی است؛ چون احد، احد است و هر آنچه هم از او صادر میشود، احد است. دینش هم احد است. انبیاء هم در همین راستا آمدند، «لا نفرق بین احد من رسله»)؛ این است که یک کسی در آخرالزمان میآید، حالا یک عدّه میگویند: موسی کلیم الله میآید، یک عدّه میگویند: مسیح میآید، حتّی زرتشتیان هم گفتند: زرتشت میآید و …، لذا معلوم میشود که همه برای زمینهسازی او آمدند.
برای همین است که امام راحل میفرمایند: مسئولان جمهوری اسلامی اگر به فکر ایجاد حکومت جهانی حضرت حجّت(عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف)، نباشند، خائن و خطرساز هستند؛ حتّی اگر به مردم خدمت کنند. یعنی شما هدف را گم کردید، هدف، این است.
💠وظیفه شیعیان برای زمینهسازی حکومت جهانی
لذا اگر این تفکّر در ذهن همه باشد و این فرمایش امام راحل را مدّنظر قرار دهیم، غوغا میشود. این تفکّر امام راحل، عین تفکّر نظامسازی اسلامی برای حکومت جهانی حضرت حجّت است. حالا هر کسی هر طوری که بخواهد فکر کند، گفت: هر کسی از ظنّ خود شد یار من. خیلیها هم غلطهای اضافه در مورد امام میکنند که دیکتاتور بود و …، امّا اینها همه به این خاطر بود که میدانست باید در این راه بایستد. لذا خود امام فرموده بود: اگر همین کسانی که میگویند درود بر خمینی، بگویند: مرگ بر …، برای من مهم نیست؛ چون میدانست و یقین و اعتقاد و هدف داشت.
هدف ایشان، حکومت نبود، اگر هدفش، حکومت بود، میرفت در کاخ مینشست، نه در دو اتاق کوچک! هدف ایشان، بزرگ شدن و اسم داشتن هم نبود. حتّی آنجایی هم که پذیرفت تا به او، امام بگویند، برای این بود که ما امام و امّتی را یاد بگیریم.
💠عده ای مدام هم امام زمان، امام زمان میکنند. کدام امام زمان؟!
ما همه سرباز هستیم و هیچکدام برای آقایی نیامدیم. اگر برای امام زمان کار نکنیم، به چه درد میخوریم؟! فلسفه وجودی همهی ما، این است که نوکر اهلبیت شویم. اگر این فلسفه وجودی را گم کنیم، همه چیز را گم کردیم. منتها اگر ما واقعاً قبول کنیم که اینگونه هست، حتّی فرمودهاند: «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة»، الآن که ما بیشتر هستیم، إنشاءالله پیروز خواهیم شد. امّا هنوز که هنوز است باورمان نیست. چقدر امامالمسلمین در مورد جمعیّت باید بگویند و حتّی بگوید: من هم اشتباه کردم و استغفار میکنم، با این که ایشان مقصّر نبود و همان سال اول، رئیسجمهور آن زمان را خواسته بود و بیان کرده بود: باید این طرح کاهش جمعیّت را توقّف دهی و … . چه کسی باید حرف امامالمسلمین را گوش دهد؟! چقدر دو تا را سه تا، سه تا را چهار تا و … کردند؟! بعضیها که به سخره گرفتند و خندیدند و گفتند: شرایط اقتصادی بد است و نفسشان از جای گرم بیرون میآید و … . قافیه را که از دست دادیم، آن موقع تازه میفهمیم. کما این که بعضی چیزها را نمیشود روی منبر بیان کرد.
زمینهسازی حکومت جهانی چگونه میخواهد به وجود بیاید؟! ما باید کار کنیم، همّت کنیم. اگر همّت نکنیم برای حوزهسازی خوب، شاید فردا مسئول باشیم و جواب پس بدهیم. تا چه زمانی فقط میخواهیم ادّعای سربازی کنیم. با حرف زدن که آدم، امام زمانی نمیشود. یک پیرزن، یک قالی بافته و به نوهاش داده و گفته: این را بفروشید و برای حوزه، خرج کنید. امّا بعضی، میلیاردها هم دارند، ولی وعدهی سرخرمن میدهند که فردا این کار را میکنم و … و مدام هم امام زمان، امام زمان میکنند. کدام امام زمان؟!