#صوت
سرود ( توسّل مى کنن ملائکه عالمین )
مـولودى هـاى امام صادق علیه السلام
با مـداحى حـاج محـمود کریمى
???
یا چـشـــــم بـپـوش از من و از خـویـش برانــــــم
یــا تـنــگ در آغــــــوش بـگـیـرم کــــه بـمـیــــرم
#فاضل_نظری
تعجیل در ظهورش صلوات ?
🌸استاد شیخ جعفر #ناصری
🔹هرکسی را شکستگی بیشتر دادند بنا است رشد بیشتری بکند. و الا بعضی بودند که روح خشک و خشنی داشتند در ابتدا هم موفق بودند ولی در طی روزگار محکم زمین خوردند.
انسان اول باید شکستگی دل و خشوع برایش حاصل شود.
🔸علت این که در سیر اساتید مرحوم قاضی و دیگران دستور اولیه آنها ذکر یونسیه در سجده بوده است این است که هم ذکر یونسیه و هم سجده این شکستگی را ایجاد میکند.
خود سجده انسان را میشکند.
6- یَنْهَى وَ لَا یَنْتَهِى
حکمت150
دیگران را پرهیز مى دهد اماخود پروا ندارد
کسانی هستند دیگران را از کارهای ناپسند نهی میکنند اما خودشان آنرا مرتکب می شوند
البته این دو صورت دارد
گاهی کسی دیگران را از عمل زشت منع میکند وخودش شاید مرتکب آن بشود اما نه از آن جهت که خودرا برتر وبالاترمی پندارد بلکه میداند کار ناپسند است بدنبال اصلاح خویش میرود ودیگران را نیز باز میدارد بدون شک چنین امری پسندیده است وبا این توجیه کسی فلان کار ناپسند را انجام میدهدیا ممکن است انجام دهد نسبت به رفتار زشت بی تفاوت باشد صحیح نیست
گاهی کسی گمان میکند کارهای ناپسند فقط موجب دوری از حق برای دیگران است و خود راه حق را یافته و آنچه مطابق هواهای نفسانی اوست میتواند عمل نماید
درحالی که کسی دیگران را از عمل زشتی باز میدارد و خود آنرا مرتکب می شود در حقیقت با خدا خدعه و مکر میکند و این چیزی جز نفاق و دوروئی نیست لذا حضرت در توصیف چنین فردی می فرماید
دیگران را پرهیز مى دهد اماخود پروا ندارد
🔅پرِ واژهها🔅
قسمت دوم:
🍂من آمادهام، آمادۀ آماده.
اصلاً اهل شعار دادن نیستم.
اهل شعار را هم دوست ندارم.
میخواهی امتحان کن.
اگر بگویی همین فردا میآیی، من هیچ کارِ نشدهای ندارم
چرا فردا؟ همین امروز.
اصلاً همین حالا به کعبه تکیه بزن و بگو: «أنا بقیة الله».
اگر با سر نیامدم، هرچه دوست داری بگو.
من این همه آمادهام.
کجا مثل من سراغ داری؟ داری؟
🍂آقا! نخند!
این خندهات جانم را میگیرد.
خندهات خندۀ معناداری است.
خندۀ شادی نیست، میدانم.
اینها
همه لاف بود.
تو به من بگو خودم را چه چاره کنم؟
🍂هر روز مینشینم و آنچه را دوست دارم بشوم
برای خودم مرور میکنم.
شاید این مرورها روزی رنگ مرا
به آنچه برایت گفتم عوض کند.
من این قدر بیچارهام؛ میبینی؟
🍂من هر روز در خیالم همین کسی میشوم
که قصهاش را برایت گفتم.
وقتی در خیالات خودم غرق میشوم و چنین انسانی میشوم
خیالش هم آرامم میکند.
به قدری که دنیا اگر زیر و رو شود
آب در دلم تکان نمیخورد
امّا وقتی از این خیالها تهی میشوم
از خودم فرار میکنم.
من این قدر بیچارهام؛ میبینی؟
🍃ولی آن قدر این خیال را با خودم مرور خواهم کرد
به قدری با این انسان عاشق و حیران انس خواهم گرفت
تا برسد روزی که من همان بشوم که در خیالم میگذرد.
میبینی!
🍃من تو را میشناسم.
آن قدر در خیالم ناله میزنم این انسان را
تا دلت برایم بسوزد و با کیمیای ولایتت
مرا آن کنی که گفتم.
میبینی!
🍃مرا میشناسی.
اهل پا پس کشیدن نیستم.
هر چه میخواهی، معطلم کن.
آن قدر میایستم تا حیای آسمانیات به فریادم برسد.
میبینی!
🍃یک روز دستت را روی سرم میکشم.
میبینی!
یک روز خودم را برایت میکُشم
میبینی!
یک روز میشوم آن که تو میخواهی.
میبینی!
یک روز میشوم ضرب المثل خوبی روی زبان تو.
میبینی!
یک روز میشوم همان لبخندی که روی لبت خانه میکند.
میبینی!
یک روز میشوم مثل تو.
میبینی!
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: چون روح آدمى به اینجا برسد (با دست به گلوى خود اشاره فرمود) براى فرد عالم (دانا) توبه اى نیست . سپس فرمودند: قبول توبه بر خداوند، نسبت به کسانى است که از روزى جهل گناه کرده باشند.
بعضى از عرفا مى گویند: یکى از الطاف خداوند این است که در موقع فرا رسیدن مرگ، قبض روح از انگشتان پا شروع مى شود و رفته رفته به قسمت بالاى بدن مى رسد.
این موضوع براى آن است که شاید این بنده تا وقتى که قبض روح به قلب و مغز مى رسد ، متنبه و بیدار شود و توبه کند.
جاهلى که از روى جهالت و ندانستن ، گناه کرده باشد هرگاه که متوجه شود توبه کند ، خداوند او را مى بخشد ؛ اگر چه این توجّه در لحظات پایانى حیات او باشد؛ اما شخص عالم که قبح گناه و اعمال زشت را در طول حیات خود مى دانسته است ، اگر تمام فرصتهارا براى توبه از دست بدهد و بخواهد در آن لحظات پایانى توبه کند، خداوند، این توبه را نمى پذیرد. او باید خیلى زودتر به اندیشه توبه مى افتاد و ازاعمال ناپسندى که قبح آنها را درک مى کرد دست بر مى داشت و توبه مى کرد ؛ ولى چنین نکرد . جاهل به واسطه جهل خود به قبح گناه به طورکامل ، در طول زندگى ، پى نبرده بود. هنگامى که در آستانه مرگ قرار گرفت و پرده ها بر کنار رفت ، به قبح گناه پى برد و توبه کرد ؛ لذا پذیرفته مى شود.